نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





سلاااااااااااااااااااااام دوستان خوبم از این که به کلبه ی عاشقیه حقیرانه ی من اومدیدممنونم امیدوارم خوشتون بیاد


[+] نوشته شده توسط زانیار در 23:38 | |







  پشت این بغض ، بیدی شکسته است که خیال میکرد...

با این بادها نمی لرزد....


[+] نوشته شده توسط زانیار در 8:7 | |







نقطه سر خط.....

 

در شهر بودم

دیدم

هر کس به دنبال چیزی می دود

یکی به دنبال پول

یکی به دنبال چهره دلکش

یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد

یکی به دنبال نان

یکی هم به به دنبال اتوبوسی !

اما دریغ

هیچکس دنبال خدا نبود !!!

[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:18 | |








گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..


[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:17 | |







تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...

 

همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دل وامانده ات
یک نفر را می خواهد!



[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:15 | |







رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد... !



[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:13 | |







به چه میخندی تـــــــــو؟

 

به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ...

[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:11 | |







برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !
تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …
برو با یک « من » دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ !



[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:10 | |







امروز باز هم پستچی پیر محله ی ما نیامد!یا باید خانه مان را عوض کنم یا پستچی را...توکه هرروز برایم نامه مینویسی...مگر نه؟!

[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:5 | |







این روزها دلم اسرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!



[+] نوشته شده توسط زانیار در 13:5 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد